کد مطلب:28480 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:112

مصالحه حاکم بصره با ناکثین












2167.الجمل: سپس [ هر دو طرف درگیر در جنگ] به صلح فرا خواندند و مردم، چون شدّت گرفتاری ها را دیدند، در این مصالحه شركت كردند كه دارالحكومه و مسجد و بیت المال، در اختیار عثمان بن حنیف باشد و طلحه و زبیر و عایشه، به هر كجای بصره كه می خواهند، بروند و به یكدیگر حمله نكنند تا امیر مؤمنان وارد شود. آن گاه اگر خواستند، تَن به اطاعت او دهند و اگر خواستند، پیكار كنند. این مطلب را به صورت نوشته درآوردند و بر آن، پیمان های اكید بستند و مردم را بر این امر، گواه گرفتند. سپس اسلحه ها بر زمین گذارده شد و عثمان بن حنیف، در خود، احساس امنیت كرد و لشكریان [ وی] از گِردش پراكنده شدند.[1].

2168.شرح نهج البلاغة- به نقل از ابو مخنف، در گزارش متن عهد نامه صلح-: این است آنچه عثمان بن حنیف انصاری و مؤمنان همراهش از پیروان امیرمؤمنان علی بن ابی طالب، با طلحه و زبیر و همراهانش از مؤمنان و پیروان مسلمانشان، بر آن، مصالحه نمودند:

همانا دارالحكومه، رُحْبه[2]، مسجد، بیت المال و منبر، در اختیار عثمان بن حنیف باشد و طلحه و زبیر و همراهانشان حق دارند كه هر كجای بصره كه می خواهند، منزل كنند و كسی از طرفین، حق ندارد به دیگری در راه و آبگاه و بازار و آبراه و استراحتگاه، آسیبی برساند تا امیرمؤمنان علی بن ابی طالب به بصره بیاید. پس اگر [ طرف مقابل] مایل بودند، در آنچه امّت داخل شده اند، وارد شوند [ كه هیچ]؛ و اگر نخواستند، هر گروه به سمت خواسته های خود رود، یا جنگ و یا صلح، یا بیرون رفتن و یا ماندن، و عهد و میثاق خداوند و حتی سخت تر از پیمانی كه خداوند از پیامبرانش گرفته است، برعهده دو گروه باشد.

سپس نامه مُهر شد. عثمان بن حنیف بازگشت و وارد دارالحكومه شد و به یاران خود گفت: خدایتان رحمت كند! نزد خانواده خود بروید و اسلحه بر زمین گذارید و زخمی ها را مداوا كنید. چند روزی این چنین، دست نگه داشتند.[3].









    1. الجمل: 279.نیز، ر.ك: مناقب آل أبی طالب: 150/3، تاریخ خلیفة بن خیّاط: 136.
    2. رُحْبه، نام روستایی است نزدیك كوفه.همچنین صحن مسجد و میدان های عمومی را نیز رُحْبه گویند.ظاهراً به تناسب سیاق، در این جا به معنای میدان است.(م)
    3. شرح نهج البلاغة: 319/9.